یاسمینیاسمین، تا این لحظه: 15 سال و 11 ماه و 20 روز سن داره

یاسمین ☆

صندلی صورتی

1391/8/6 11:38
نویسنده : مامان ز✿ـرا
608 بازدید
اشتراک گذاری

(تو راه کلاس زبان)

یاسمین: مامان بدو الآن بچه ها زودتر از من میرسن.

من:خب برسن ما که وقت داریم.

یاسمین:آخه صندلی صورتی رو برمیدارن

من که نمیدونستم قضیه چیه گفتم:این همه صندلی، تو رو یه صندلی رنگیه دیگه

بشین.

یاسمین:مامانی بخدا بدو، رنگ دیگه نمیخوام. دیدم اصرار میکنه منم باهاش دویدم

تازودتر برسیم.

تو راه حسین و مامانشو دیدیم. با دیدن حسین، یاسمین صندلی صورتی یادش رفت.

حسین که داشت از جوب میپرید، یاسمین گفت: بچه مواظب باش. حسین گفت:بچه

خودتی، ی:خودتی  ح:خودتی  ی:خودتی،  تا دم در موسسه به هم میگفتن: خودتی،

آخراش کشدار و با داد میگفتن:خودتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتی.

خلاصه وقتی رسیدیم، دیدم چند تا دیگه از مامانا که دختر دارن هم از روزای قبل زودتر

اومدن. با هم رفتیم بالا تا بچه ها رو ببریم سر کلاس، مربیشون اومد سمت ما و گفت:

ندوید،بالا هیچ صندلی نیست(یه نگاه به دخترا کرد) گفت: بخصوص صندلی صورتی.

وقتی جریان رو پرسیدیم گفت: دو تا صندلی صورتی تو کلاسه،از وقتی این دخترا وارد

کلاس میشن سرش دعواست، یکی میگه جای منه، اون یکی میگه تو دیروز نشستی

،خلاصه ما داستان داریم، (با خنده) منم میخوام این دو تا صندلیو بندازم دور از دست این دخترا.

یکی از مامانا : حُسنا میگفت مامان زود بریم که الان یاسمین و صهبا میشینن رو

صندلی و.....

(امان از دست این دخترای خوشمل بلا، بخصوص توإ شیطون بلا، یاسمین طلا)

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

مامان 2بهونه قشنگ زندگی
6 آبان 91 12:08
جالب بود دنیای بچه ها همین چیزای ساده اس خوشبحالشون ممنونم که به ما سر زدین
مامان شایان
6 آبان 91 13:04
یاسمین خوشگلم خیلی از وب لاگن خوشم اومد. این جریان صندلی صورتی هم خیلی جالب بود. عجب دنیایی دارن این بچه ها
زینب
7 آبان 91 6:39
امان از دست دختراها و رنگ صورتی


امان
مامان یاسمن ومحمد پارسا
7 آبان 91 8:51
خاله جون رمزو تایید نکن


چشم
مامان یاسمن ومحمد پارسا
7 آبان 91 10:45
افرین یاسمین جون فدای اون صدای نازت بشم یاسمن همش داره گوش میکنه یاد بگیرهاینا از طرف یاسمن


ممنون عزیزم،آفرین یاسمن
مامان یاسمن ومحمد پارسا
7 آبان 91 10:47
یاسمین جون لینگت کردم


مرسی
هدیه!
7 آبان 91 20:25
همیشه بچه ها سر این رنگ دعوا دارن!ولی من یادمه همیشه دنبال رنگ آبسی بودم!




حالا چی؟بازم دنبال رنگ آبسی هستی؟




P@rgol
12 آبان 91 1:15
وقتی این پست رو خوندم دلم ضعف رفت!! اگه اینجا بود قطعا خورده بودمش....... خلاثه یاسی جون شانس اوردی!
محسن
14 آبان 91 0:56
منم یه دختر دارم سوم راهنمایی
اسمش یاسمین
عزیز دلمه
نفسمه
قلبمه
میمیرم براش
مغرور و از خود راضی
زیاده خواه
خراج
شکمو
همه میگن که من لوسش کردم
ولی من میگم قلبمه
فداش میشم


اگه میتونید از پسش بربیاین (چه حالا چه در آینده)به حرفای دیگران اهمیت ندید ولی اگه دوست داشتن زیادی باعث میشه چشمتونو روی حقایق ببندید، طوری که در آینده،دخترتون دچار دردسر میشه خواهشاً کمی تامل کنید و منطقی رفتار کنید که پشیمون نشید چون هیچکس مثل پدر و مادر صبوری نمیکنه!
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به یاسمین ☆ می باشد