نماز خوندن یاسمینم
سلام عزیز دلم،یاسمین خوشگلم شرمنده که دیر به دیر از کارهای
قشنگت مینویسم.راستش گرما یه کم بیحوصلم کردهاینروزا از یه جهت
خیلی خوشحالم و اونم اینکه،هر وقت جانمازمو پهن میکنم تا نماز بخونم،شما
هم میدویی و جا نمازتو پهن میکنی و با من شروع به خوندن نماز میکنی و
خیلی هم خوشحالی که نماز و کامل یاد گرفتی،تازه بعدش هم اصرار داری که
حتماً آیه الکرسی و دعای فرجو بلند بخونیمو به بابایی فوت کنیم. فدای دعا کردنت
بشم که بعد از همه این کارها یه 5 دقیقه ایی سر به سجده میذاری و دعا میکنی
دیروز بهت گفتم چه دعایی کردی؟ شما هم گفتی خیلی دعا کردم یکیش اینکه
بابایی همیشه سالم باشه و 1میلیارد پول دستش بیاد تا برای من تبلت بخره و
خدا هم دو تا نی نی تو دلت بذاره،یه خواهر و یه برادر(عجب نسخه ایی برای من
پیچیده) به هر حال به قول خودت قبول حق باشه
و اینم عکس یاسمین خانمم
و اینم ژستای بعد از اتمام نماز(چه میشه کرد)
البته اینم باید بگم تب جام جهانی شما رو هم گرفته بود و با شروع بازیهای ایران، پرچمو
برمیداشتی شروع میکردی به خوندن شعر برای ایران:
قلبم میکوبه فقط واسه تو ایران.......... روحم،وجودم به فدای تو ایران
عکسایی از یاسمین برای بازی آلمان_آرژانتین که با کمک بابایی پرچم درست کردن
و دوست داشت آرزانتین ببره در حالی که ما طرفدار آلمان بودیم و جرات تشویق
نداشتیم
از اول بازیها میگفتی آرژانتین ولی اینجا یه دفعه گفتی آلمان.یه چند دقیقه ایی از بازی
گذشت و دیدیم بغض کردی و میگی:شما حق ندارید آلمانو تشویق کنید. من عاشق
آرژانتینم،ما هم مجبور شدیم سکوت اختیار کنیم و هیچی نگیم
نیمه اولو کامل دیدی ولی خواب نذاشت نیمهء دومو ببینی.صبح که از خواب بلند شدی
از بابایی پرسیدی کدوم تیم برد؟ بابایی در حالی که بغلت میکرد،گفت:آلمان و شما هم
اشک تو چشمای قشنگت جمع شد و روتو برگردونی و دوباره خوابیدی