یاسمینیاسمین، تا این لحظه: 15 سال و 11 ماه و 22 روز سن داره

یاسمین ☆

مهمون داری_نقاشی

سلام دخملی گلم    این دو روز و که پسر عمه و دختر عمت اینجا بودن حسابی آتیش سوزندی، بازی کردی، زور گفتی، بعدش دعوا و بحث سر نشستن پای کامپیوتر و خیلی کارای دیگه . عاشق انرژی ساعت 12 شب به بعدتم، معمولاً  ساعت 12 شب به بعد انگار دوپینگ میکنی، انرژیت بیشتر میشه و میخوای همش سر به سر آدم بذاری و اصلاً خواب تو چشای نازت نیست که نیست . دیشب داشتی بهم بازی کامپیتری کلاه قرمزی رو یاد میدادی و همش میگفتی: مامانی باید دقت کنی،برو سمت راست حالا بپر، برو چپ، مامانی کلاه قرمزی باید الان غلت بزنه حواست کجاست ،اَه اصلاً حواستو جمع نمیکنی اصلاً پاشو، دیگه نوبت من...
31 مرداد 1392

بلاتکلیفی

تو تیر ماه رفتم به طور موقت در دبستان حقیقت برای پیش دبستانی ثبت نامت کردم، چون گفتن هنوز بخش نامه نیومده که امسال مدرسمون پیش دبستانی داشته باشه یا نه ولی گفتن بطور موقت ثبت نام میکنیم و شما اواسط مرداد بیاین تا نتیجهء نهایی رو بهتون اعلام کنیم .از طرف دیگه رفتم مهد قرآن هم سوال کردم که میشه به عنوان پیش دبستانی اینجا ثبت نامت کنم که قبول کردن ولی گفتن شهریور باید بیاین امروز که دوباره رفتم مدرسه حقیقت گفتن هفتهء دیگه بهتون خبر میدیم مهد قرآن هم که تعطیل بود خلاصه خوب ما رو گذاشتن سر کار کاشکی اصلاً این پیش دبستانیو بر میداشتن و خیال ما رو راحت میکردن تا امسال هم، همون کلاس...
22 مرداد 1392

رنگ خدا _ بانمک

عزیز دلم این دو تا شعر قشنگو از سروش خردسالان یاد گرفتی ازم خواستی آهنگ سریال دودکشو برات تو وبلاگت بذارم.بهت میگم چه جوری بود میگی:بَ رَ دُ دُ دُ . لباتو به هم میچسبونی و صدای آهنگو در میاری شنبه 12 مرداد 1391 س4:372 ...
12 مرداد 1392

حرفهای دوست داشتنی

یه چند روزی بود که اینترنتمون قطع بود و نتونستم بیام نت، البته نازنینم تقصیر خودت بود که کنجکاویت باعث دردسر شد میخوام راجع به حرفات بنویسم و شعر جدیدت *اول که همش گله میکنی که چرا برنامهءنقاشی نقاشی،نقاشیتو نشون نمیده، ولی با این حال وقتی برنامه شروع میشه، می دویی و شعر تیتراژ برنامه رو تا آخرش میخونی و میرقصی یک روز در میون دارم میبرمت کلاس و هیچ وقت ازم تشکر نکردی البته میدونم وظیفمه و  هیچ وقت انتظار یه همچین کاری رو ازت ندارم، ولی یه موقعهایی که کار دارم و شما با عمه جون میری کلاس،  بعداً همش میای و به من میگی: مامان چرا از اینطرف میریم، عمه منو از اون ط...
1 مرداد 1392

بابایی تابی بسته__نوشتن اسمت

دختر گلم سلام . دیشب موقع خواب گفتی،مامانی فردا منو میبری کلاس شعر و قصه؟ منم که خیلی خسته شده بودم به خاطر مهمون داری گفتم:شاید ببرمت. یه کم ناراحت شدی و بعدش گفتی: اگه منو ببری هم برات شعرای قشنگ میخونم و هم شب برات قصه میگم تا بخوابی صبح که میخواستم از خواب بیدارت کنم،چون خیلی خوابت میومد گفتی: نمیام. گفتم:دیشب که همش میگفتی بریم و میخواستی برام شعر و قصه بخونی. گفتی: مامانی دروغی گفتم بهر حال پاشدی و رفتیم. بعد از کلاس هم اومدی و با خوشحالی گفتی:مامانی، خاله گلی منو صدا کرد تا شعر سیبو بخونم، خیلی قشنگ خوندم. بهت گفتم:خجالت که نکشیدی؟ گفتی:عمراً   امروز شعر بابایی تابی ب...
23 تير 1392

شعر *سلام*

سلام سلام به روی ماهت          به کاکلت، کلاهت سلام به چشم و ابروت         به گوش و بینی و موت سلام به ناز چشمات             به سیب سرخ لبهات سلام که خیلی ماهی            چشم نخوری الــــهی یاسمین، این شعر قشنگو  در کلاس شعر و قصه که روزهای یکشنبه برگزار میشه، یاد گرفته. یه قصه هم راجع به کرمی که تبدیل به پروانه شده بود بهش یاد دادن که قرار شد بعد از کلاس برای من تعریف کنه ولی متاسفانه هر چی از...
16 تير 1392

عزیزم تولدت مبارک

عزیزم؛ با آمدنت منت بر سر تقویم نهادی. امروز را سرافراز کردی و باقی روزها را در حسرت گذاشتی . تولدت مبارک،ستارهء روی زمین   یاسمین عزیزتر از جانم   تولدت مبارک با صد هزار تا بوسه      عشق منی عزیزم، بی تو دلم می پوسه روز میلاد تو دنیا یک صدا خندیده بود      آسمان در مقدمت باران گل باریده بود نیما یوشیج در جشن یکسالگی فرزندش نوشت: عزیزم؛ یک بهار ، یک تابستان، یک پاییز و یک زمستان را دیدی.از این پس همه چیز جهان تکراریست جز مهربانی . دختر گلم مهربان باش و بلند بیندیش و در همه امور زندگی بخداوند بزرگ توکل کن. زیباترین...
5 تير 1392

نقاشی و دکمه

درست کردن این کاردستی برات خیلی جالب بود،چون بار اولت بود که در حین نقاشی از دکمه های رنگی استفاده میکردی،کلی ذوق زده شده بودی و با علاقه دکمه ها رو چسب میزدی تا با کمک هم بچسبونیم روی کاغذ. البته من این کاردستی قشنگ رو از مامان آوا جون در وبلاگ، .♥.هنر نمایی های آوا خانمی. ♥. یاد گرفتم،ازشون خیلی ممنونم اینم یه تصویر آموزشی از سروش خردسالان که برای آموزش خیلی مناسبه. یاسمین از این تصاویر خیلی خوشش میاد. ایشاله در آینده هم از این تصاویر در پستها  استفاده میکنم چهارشنبه 5 تیر 1392(5سال و 1ماه و 13 روز)18:50 ...
5 تير 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به یاسمین ☆ می باشد