یاسمینیاسمین، تا این لحظه: 15 سال و 11 ماه و 20 روز سن داره

یاسمین ☆

مهمون داری_نقاشی

1392/5/31 13:47
نویسنده : مامان ز✿ـرا
658 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دخملی گلمماچ   این دو روز و که پسر عمه و دختر عمت اینجا بودن

حسابی آتیش سوزندی، بازی کردی، زور گفتی، بعدش دعوا و بحث سر

نشستن پای کامپیوتر و خیلی کارای دیگه. عاشق انرژی ساعت 12 شب

به بعدتم، معمولاً  ساعت 12 شب به بعد انگار دوپینگ میکنی، انرژیت بیشتر

میشه و میخوای همش سر به سر آدم بذاری و اصلاً خواب تو چشای نازت نیست

که نیست.

دیشب داشتی بهم بازی کامپیتری کلاه قرمزی رو یاد میدادی و همش

میگفتی: مامانی باید دقت کنی،برو سمت راست حالا بپر، برو چپ، مامانی کلاه

قرمزی باید الان غلت بزنه حواست کجاست ،اَه اصلاً حواستو جمع نمیکنی

اصلاً پاشو، دیگه نوبت منه

این روزا بیشتر خودت و با نقاشی سرگرم میکنی چون بابایی برات مداد رنگیای

نو خریده، اونم بعد از چند وقت که به خاطر تراشوندن بیش از حدت، خرید مداد

رنگی ممنوع بودمنتظر همش هم تو نقاشیات یه گل خوشگل گوشهء برگه دیده

میشه که من عاشقشم و چند تا آدم کنار هم،دیگه خبری از خونه تو

نقاشیات نیست!متفکر

بابایی مداد آبیتو  که نوکش خیلی کم شده بود و برات تراشوند و شما کلی قش

قِرِق به پا کردی و اومدی چُغُلیشو پیش من کردی و همش بهش غر زدی

اینم خونهء قشنگی که امروز درست کردی با لِگو (مسکن محبت)نیشخند

 

يکشنبه 27 مرداد 1392  1:27 یاسمین تا این لحظه ، 5 سال و 3 ماه و 5 روزسن دارد
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

مامان ترنم
27 مرداد 92 10:28
هميشه خوش باشي عزيزم . چقدر اين نقاشي‌ها خوشگلن. مسكن محبتتون هميشه پابرجا باشه و پر از عشق.


همچنین عزیزم.ممنون خاله جون،چشای قشنگت خوشگل میبینهمـــــــــــــــرسی گلم
مامان موژان جون
27 مرداد 92 10:58
الهی قربونت بره خاله با اون نقاشی های
مامانی ناراحت نشه بابت مدادا دخملی منم همینه همیشه مداداش کوچیک میشه نمیدونم چرا فکر نکن یه موقع دخملی مداداشو میتراشه
ای جانم به اون چوغلیت عزیزم


خدا نکنه خاله جونیآره خب مدادا خودشون کوچیک میشنای جانم به خالهء مهربون که طرفدارمهصد تا بوس برای موژان جونی
مامان آوا
27 مرداد 92 14:36
قربون انرژیتخیلی قشنگ کشیدی یاسمین جون


قربون خاله جونم و آوا جونیممنون خاله جون
Mrs Bloom
29 مرداد 92 4:03
زحمتای ما!!
ذکر نکردید که مهمونا چقدر رو داشتن و وروجک خانومو حرص دادن!
آخه به قدر کافی پای کامپیوتر نشسته بودن!
این نقاشیا چه باحالن من ندیدمشون چرا؟!
دسته جمعی ان آدماش!
به پای شاهکار من که نمیرسه ولی
این فلش بالای گل رو شما زدین؟!


اختیار دارید،شما نقطهء اولشو بردار
ای بابا این چه حرفیه
اینا لای دفتر نقاشیش بود.خب بله، ولی مطمئنم استعدادش بخوبی شماستبله میخواستم گلای گوشهء کاغذ،مشخص تر باشه

مامان باران طلا
29 مرداد 92 11:22
عزیز دلم نقاش خاله خیلی قشنگ کشیدی.راستی مداد رنگی های نو مبارک گلم


مامان سونیا
29 مرداد 92 14:42
ای جانم قربون اون دوپینگ کردن بعد از دوازده شبت بشم من

وای وای وای که چغلی میکنی اونم از بابای پیش مامان واسه مدا رنگی

چه نقاشیهای خوشگلی کشیدی یاسمن خانم نانز


خدا نکنه خاله جون،خیلی کیف میده
آخه مامانی گفته نباید مداد و بتراشی
ممنون خاله جون
مامان آوا
29 مرداد 92 17:25



مامان ملينا
31 مرداد 92 9:23
آفرين عزيز دلم با اون نقاشي هاي قشنگت


مامان حنانه زهرا
31 مرداد 92 14:43
ماشالله به یاسمین عزیزم.خاله قربونت بره که اینقد هنرمندی


خدا نکنه خاله جون
مریم
31 مرداد 92 16:29
همیشه خوش باشی عزیزم
به به چه نقاشی هایه قشنگی کشیدی عزیزم
فک کنم بزرگ شی پیکاسو دوم شی


همچنین گلمچشمای زیبات قشنگ میبینه،خدا رو چه دیدی شاید بهتر از پیکاسو عمل کنم
مهدیه
4 شهریور 92 17:18
قربون خاله ریزه ی خودم برم


خدا نکنه عزیزم.مرسی که سر زدی
مامان نسترن
30 شهریور 92 2:31
بازآمد بوی ماه مهر قدم گذاشتن به حال وهوای مدرسه مبارک. منکه عاشق این بو هستم .توچی دوست خوبم
بهار
12 مهر 92 21:17
سلام ساخت قالب ویلاگ سفارشی به سلیقه شما.
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به یاسمین ☆ می باشد