یاسمینیاسمین، تا این لحظه: 15 سال و 11 ماه و 20 روز سن داره

یاسمین ☆

حرفهای دوست داشتنی

1392/5/1 18:49
نویسنده : مامان ز✿ـرا
667 بازدید
اشتراک گذاری

یه چند روزی بود که اینترنتمون قطع بود و نتونستم بیام نت، البته نازنینم تقصیر خودت

بود که کنجکاویت باعث دردسر شداوه میخوام راجع به حرفات بنویسم و شعر

جدیدتهورا

*اول که همش گله میکنی که چرا برنامهءنقاشی نقاشی،نقاشیتو نشون نمیده، ولی

با این حال وقتی برنامه شروع میشه، می دویی و شعر تیتراژ برنامه رو تا آخرش میخونی و میرقصی

یک روز در میون دارم میبرمت کلاس و هیچ وقت ازم تشکر نکردیمشغول تلفن البته میدونم

وظیفمه و  هیچ وقت انتظار یه همچین کاری رو ازت ندارم، ولی یه موقعهایی که کار

دارم و شما با عمه جون میری کلاس،  بعداً همش میای و به من میگی: مامان چرا از

اینطرف میریم، عمه منو از اون طرف میبره.چرا نمیذاری تو آفتاب راه برم، وقتی

می رم تو آفتاب عمه به من هیچی نمیگه.چرا همش برام خوراکی(بستنی و آدامس)

نمیخری، عمه برام میخره و ...

من:خب از این به بعد با عمه جونت برو کلاسقهر شما: می دویی بغلم

میکنی وشوخی میگی: مامانی، به جان خودم شوخی کردم شوخی

 

 

این روزا علاقهء زیادی به دیدن آگهی های تلویزیونی نشون میدی و همش

میگی: مامانی من هر چی میگم شما بگو  مدرسان شریف. کلاس کجا برم؟ من:

مدرسان شریف. کتاب کجا بخونم؟ مدرسان شریف. کدوم آزمایش شرکت کنم؟مدرسان

شریف،بعد با صدای بلند داد می زنی و میگی:  تلفن 22 دو تا 6 .مامان حالا پا شو بریم

مدرسان شریفخنده

 

 

 *مامان بریم پارک ارم، ببین میگه: پارک ارم رو فرامــــــــــــــوش نکن،ببین چقد بازی

داره. من: می دونی کجاست؟

یاسمین:میگه تو کرجه

 

 

*یاسمین: مامانی پودر پرسیل بخر، لکه های لباسو کامل سفید میکنه...نیشخند

 

 

 

 

 

 قصه ایی که برام تعریف کردی،راجع به قایق کوچولو بود که برات در دفترچهء شعر و قصه یاد داشت کردم

 و اما شعر جدیدت راجع به مامانی

 

مامان من خوشگله مثل ماهه

یه گوله نور توی شب سیاهه

اگه نباشه خونه سوت و کوره

سیاهه شب، خنده از اونجا دوره

وقتی باشه خورشید خونه ماست

خنده کجاست؟ روی لبهای باباستنیشخندماچ

 

سه شنبه[1 مرداد 1392][17:33]5سال و 2 ماه و 10 روز

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (20)

مامان آوا
1 مرداد 92 17:26
جیگر یاسمین گلم بشم


ممنون خاله جون.بوس برای آوای ناز نازی
مامان یاسمن و محمد پارسا
1 مرداد 92 17:45

ای بلا می دونی مامان و چطوری حرصش و در بیاری الاهی چه پیامهای بازرگانی قشنگی یاسمین جون دوستت دارم هم خودت نازی هم مامانی هم اون زبون شیرینت فدات بشم من


بله دیگه،خاله جون حرفشو میزنه و بعدش سرم گول می ماله.فدای مهربونی شما خانومی.بوس برای فرشته های ناز
مامان سونیا
1 مرداد 92 18:46
الهی فدای شما دخملی ناناز بشم من انقدر بلایی مامانی میبینی این فسقلیها سرما گول میمالن و هررطوری بخوان از ماها باج خواهی میکنن
پیام بازرگانیت رو بگردم جوجو طلا مدرسان شریف
چه شعر خوشگلی یاد گرفتی خاله این شعر رو تند و تند برای مامانی بخون تا جیگرش حال بیاد

خدا نکنه خاله جون.بد جوری هم گول می مالن
جوجه طلای مدرسان شریفخاله جون خیلی باحالیاحداقل با این شعرش میتونه جبران کنهبوس برای سونیا جونم

مامان حنانه زهرا
1 مرداد 92 19:53
خاله فداش بشه با این شعرای قشنگی که میخونه
اختیار دارین خاله جون حتما میتونین

خدا نکنه خاله جونی،ممنون که اجازه دادی
مامان ترنم
2 مرداد 92 9:33
مي‌گم اگه اين شركتها بدونن ياسمين اينقدر تبليغشون رو مي‌كنه كلي بهش پورسانت مي‌دن.


واقعاً،کاش میشد از طریق تبلیغات یاسمین درآمد زایی کرد
مامان ترنم
2 مرداد 92 9:36
خوب ماماني چرا گل دخترمون رو از اون طرفي كه عمه مي‌ره نمي‌بريش؟؟؟


برای اینکه مسیر مستقیم هم زودتر میرسیم هم سایه داره اونم تو این گرما که پوستش حسابی سوخته
مامان موژان جون
2 مرداد 92 12:01
[نیشخنداین برای قسمت دوم نوشته هات
واما دخملی باز شیرین زبونی کرد نازتو عزیزم


ممنون از درک کردنتون
مرسی خالهء خوبم
مامان یاسمن و محمد پارسا
2 مرداد 92 14:56
دلم هواتونو کرد اومدم یه سر بهتون بزنم مامانی


قربون دلت خانومی
فاطمه
2 مرداد 92 21:05
سلام عزیزم خوبی قربون یاسیمن جونم
الهی قربونت


سلام خانومی.ممنون.خدا نکنه.مرسی از حضورت
اعظم مامان آوین
3 مرداد 92 19:38
چه شیرین زبونه این دختر طلا .مرسی مامانی از این شعر های قشنگی که میزاری و ما هم استفاده میکنیم .


ممنون خاله جونم.خوشحال میشم که مفید واقع میشه.بوس برای آوین جون
مامان باران طلا
4 مرداد 92 16:24
قربونت برم عزیزم


خدا نکنه خاله جون.بوس برای باران طلا
مامان ملینا
4 مرداد 92 17:35
چه بانمک که اینقدر پیامهای بازرگانی رو خوب حفظ می کنه . انگار بر عکس ما این تبلیغها برا بچه ها خیلی باحاله.آفرین که اینقدر شیرین زبونی


خاله جونی،همه چیو خوب حفظ میکنن،ما غافلیم.ممنون از حضورت.بوس برای ملینا جون
صبا
4 مرداد 92 23:39
امان ازین مدرسان شریف
صبا کرم حلزون میخواست


امانکرم حلزون هم معضلی شده
مامان آمیتیس
6 مرداد 92 10:38
اين دستهاي ساده و خالي به سويتان
ما را به رسم رفاقت دعا كنيد
التماس دعا در شب نزول فرشتگان و به بند كشيدن شياطين



تقدیرتان در شب قدر به همه نیکیها مقدر باد
مامان آوا
8 مرداد 92 12:17



مامان آوا
8 مرداد 92 23:26
دلمون تنگ شده کجایین.ما هر روز سر میزنیم اما خبری از شما نیستسالم باشین


والا از یه طرف گرما و از طرف دیگه روزه و کلاسای یاسمین خستم کرده و حوصلهء اومدن به نت و ازم گرفته.تنبلم دیگه،چه میشه کرد ولی سعی میکنم حتماً بیام و به دوستای گلی مثل شما سر بزنم.بوس برای آوا جونی و مامان گلشالتماس دعا
مامان آوا
9 مرداد 92 0:18
عوضش کردم خانمی

خیلی ماهی


مامان حنانه زهرا
9 مرداد 92 3:19
اپم گلم
مامان محراب و مليكا
9 مرداد 92 12:42
خاله قربونش بشه دوست عزیز مليكا در جشنواره نی نی وبلاگ شرکت کرده خوشحال می شم به وب دخترم بیاین ( آرشيو مطالب ) و لطف و مهربونی خودتونو از ما دریغ نکنید. كد 576 رو به 20008080200 پيامك كنيد . اگه قبلا از شماره خودتون راي دادين لطف كنيد از يه شماره ديگه برا دخترم بفرستيد . امروز كه نتايج رو ديدم رتبم خيلي پايين بود حقيقتش دلم خيلي شكسته . لطف كنيد به دخترم راي بدين و اگه ميشه به دوستان و آشناهاتون هم بگين به دخترم راي بدن كد 576 . ممنون كه دلم رو نشكستين http://mehrabmanezendege.niniweblog.com/
Mrs Bloom
17 مرداد 92 23:31
عالی بود!
من مامان اینجا بود اومدیم یه دور کامل تو وبلاگتون زدیم با اجازه!
امان از دست این تبلیغات! و تاثیرش رو بچه ها!
این آهنگ وبلاگتون چرا انقدر غمگینه؟؟!
کی میخونه؟
راستی این بک گراند قالب که قبلا یه چیز ثابت بود بیشتر دوست داشتم!
حالا کی نظر منو خواست؟!!!
این ستاره ها باعث میشه آدم اینجوری شه:


ممنون.اختیار دارید،باعث خوشحالیه
موافقم غمگینه،یه مدت باشه بعد عوضش میکنم.(امین رستمی)
نظر شما برای من خیلی محترمه استاد،چشم عوضش میکنم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به یاسمین ☆ می باشد