حرفهای یاسمین جون
سلام دختر عزیزم.امروز میخوام راجع به کارا و حرفایی که این چند وقته انجام دادی و
زدی برات بنویسم. *اول اینکه چند وقتیه که همش دوست داری بدونی قدت چند
سانتی مترِ و وقتی با دوستات هستی، بهشون میگی بیاین قد بگیریم ببینیم کی بلندتر و وقتی بدونی از همشون بلند تری نمیدونی چقد شادی میکنی
ولی وقتی کوتاه تر باشی همش میگی،چرا اونا بلندترن، مگه چی میخورن؟منم از
فرصت استفاده میکنم و وقتی غذاتو کامل نمیخوری میگم :یاسمین خانوم فردا که با
دوستات قد بگیری شما ازهمه کوتاهتری.. و شما هم میای و یه چند لقمه بیشتر می
خوری و من کلی ذوق میکنم
*این شبها که سریال سالهای دور از خانه رو نشون میده میای پیشم میشینی و با
دقت فیلمو میبینی.دیشب به من گفتی مامانی چرا اوشین به کایو میگه خانم کایو ولی
کایو به اوشین نمیگه خانوم اوشین تازه اوشین که قدش بلندتره
*امروز با تلفن به بابایی میگفتی نمیشه به کامپیوتر دوربین وصل کنی که من شما رو
وقتی شرکت هستی ببینم. بابایی گفت نه نمیشه و شما گفتی چرا نمی شه پس تو
هوش سیاه چرا آقاهه میتونه این کار رو بکنهعزیز دلم دوست دارم
29/03/1392 چهارشنبه 5 سال و 1 ماه