زیارت خوبیها

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا(ع)

بالاخره بعد از دو سال و اندی قسمت شد رفتیم پابوس آقا امام رضا(ع). اولش بگم که دعا

گوی همهء شما خوبان بودم.ایشاله قسمت خودتون.

این سومین مرتبست که یاسمین خانوم می ره زیارت اقا امام رضا(ع). اولین بار4/5 ماهش

بود (مهر 87) و با بابا و مامان و خواهر خودم و همسر گرام بودیم که خیـــــــــــــــلی خوش

گذشت. دومین مرتبه یاسمین 2سال و 2ماهش بود(خرداد 89) که با مادر شوهر و خواهر

شوهرم رفتیم و چون همسر گرامی کار داشت نتونست بیاد ولی بازم خیـــــــــــلی خوش

گذشت، بخصوص به یاسمین، چون هر کاری دلش می خواست انجام می داد. واینم سومین

مرتبه که خودمون سه تایی رفتیم و بازم خیـــــــــــــــــلی خوب  و به یاد موندنی بود از جهت

اینکه آب و هوا متفاوت تر از دفعای قبلی بود، برفی و سرد ولی دلنشین. ایشاله بازم

قسمت بشه و با دختر گلم و همسر عزیزم برم زیارت.

این عکس برای شب قبل از سفرِِِ، یاسمین خانوم هوس کرده بود بذاریمش تو چمدون و

ببریمش، چنان ذوقی کرده بود که نگو.......

برای ساعت 4/5 بلیط قطار داشتیم، چون محمد رفته بود سرکار، دیر شده بود و به محض

اینکه سوار قطار شدیم، قطار حرکت کرد. چقد یاسمین شادی میکرد و همه کارایی رو که

در سفر قبلی با عمه جونش کرده بود و به یاد داشت و برای باباش تعریف میکرد.

چند تا عکس داخل قطار

به خاطر خرابی دیزل قطار جلویی و لغزندگی، ساعت 8 رسیدیم راه آهن مشهد

بعد از کمی استراحت رفتیم زیارت، تا حرم پیاده رفتیم، هوا خیلی سرد بود و سوز

داشت، زمین هم لغزنده. یاسمین همش می دوید میرفت برف بر می داشتو می زد به ما، یا

خودش مشغول برف بازی میشد، اصلا یادش رفته بود میخوایم بریم زیارت.از بس تو تهران

برف نداشتیم عقده ای شدیم

می گن وقتی با دل شکسته، امام رضا(ع) رو به مادر پهلو شکستش، خانوم فاطمهء زهرا و

امام جوادش قسم بدی، جوابتو میده. ایشاله که همه حاجت روا شن.

یاسمین خرده های کیکشو برای کبوترا میریخت و صداشون میزد که بیاین بخورید دیگه

برای یاسمین جونی چادر ملی خریدیم، همونجا اصرار کرد که سرش کنیم.

روز آخر که میخواستیم بیایم تهران برا ساعت 2/30 بلیط داشتیم. هوا هم خیلی خوب شد

منم نماز ظهر و عصر رو تو صحن به جماعت خوندم، وقتی نماز تموم شد رفتم تو رواق

نزدیک ضریح. یاسمین پیش بابا محمدش بود وقتی اومدم گفت: مامانی منم دو تا نماز

خوندم. وقتی بهش گفتم قبول باشه، زودی گفت: قبوله حق باشه.(الهی فدات شم)

حریم حرم امن تو ای پور رسول     مایه امن و رهایی من سرگشته است  

یا علی بن موسی الرضا(ع)

خب باید بگم که امروز روز تولد بنده هم هست،

کادوی یاسمین هم به من یه ماچ خوشگل بود.

خوشحالم که تبریک تولدم، با زیارتت قبول همراه بود. امیدوارم روزهایتان پر نور،شبهایتان پر

ستاره و تا همیشه لبتان خندون خندون باشه.