یاسمینیاسمین، تا این لحظه: 15 سال و 11 ماه و 17 روز سن داره

یاسمین ☆

چادر

    امروز که داشتم یاسمینو میبردم کلاس، پیله کرد که چادر سرم کن.دیدم اصرار میکنه، گفتم باشه. تو راه که داشتیم میرفتیم، یه آخونده  داشت از روبه رو می_ یومد. یاسمین گفت: مامان، خامنه ایی. خندم گرفت، گفتم: این یکی از دوستاشه. وقتی آخونده نزدیک ما شد، یه نگاه به یاسمین کرد و گفت: احسنت. یاسمین چادر منو گرفت و گفت: مامان چی به من گفت. دو قدم جلوتر که رفتیم،یه ماشین از کنارمون رد شد که صدای ضبط ماشینش کر کننده بود، یاسمین تا صدای آهنگو شنید زد زیر خنده و شروع کرد به رقصیدن .(تو خیابون،اونم با چادر)با خودم گفتم: خوبه آخوندِ این صحنه رو میدید، به جای اح...
25 مهر 1391

تیپ

این دخملهء بلا، چند وقته که توهم زده. میگه : مامانی تموم لباسا و انگشتر و النگومو بنداز دور، بجاش لباس بِنتِن و مرد عنکبوتی که پسرونست برام بخر. بهش میگم: پس حالا که میخوای تیپت پس رونه باشه، اسمتو عوض میکنم مثلاً میذارم آقا مهدی. زودی میگه: نخیرم، اسمم همون یاسمین باشه، کچلم نباشم، فقط تیپم پسرونه باشه. این عکس العمل منه( )اینم یاسمین گل ( ) ...
25 مهر 1391

تصمیم کبری از نوع مخرب

نمیدونم چرا؟ یکدفعه تصمیم گرفتم آدرس وبمو تغییر بدم و بیام اینجا. اصلاً فکرشو نمیکردم با تغییر آدرس کل مطالب وبم حذف بشه،آخه وقتی من وارد دیگر امکانات شدم،تو قسمت تغییر آدرس نوشته بود که تمام مطالب وبلاگتون و حتی نظرات به آدرس جدید منتقل میشه،چه می دونستم اینطوری میشه . خییییییلی حرصم گرفته و کلافه شدم از یه لحاظ خوشحالم که یه نسخه از وب قبلیم دارم وگرنه که ...
22 مهر 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به یاسمین ☆ می باشد